. سالی نزاعی در پیادگان حجیج افتاده بود و داعی در آن سفر هم پیاده. انصاف در سر و روی هم فتادیم و داد فسوق و جدال بدادیم. کجاوه نشینی را شنیدم که با عدیل خود می گفت: یاللعجب! پیاده عاج چو عرصه شطرنج بسر میبرد فرزین می شود یعنی به از آن می گردد که بود و پیادگان حاج بادیه بسر بردند و بتر شدند بیدل , شعر آیینی - محمد کاظم کاظمی
شاهکاری از سعدی - علیه الرحمه
تقدیم به سردار دلها
هم ,بسر ,پیادگان ,پیاده ,تربیت ,میبرد ,بود و ,میبرد فرزین ,بسر میبرد ,فرزین می ,می شود
درباره این سایت